Endless: بررسی فیلم با الکساندرا شیپ
Endless: بررسی فیلم با الکساندرا شیپ
الکساندرا شیپ و نیکلاس همیلتون شخصیت های اصلی درام نوجوانان اسکات اسپیرر Endless هستند ، آگاهی از لزوم حرکت به جلو با حفظ خاطرات. این فیلم از 23 سپتامبر در سینما پخش می شود که توسط عقاب پیکچرز توزیع می شود.
توسط Giulia Calvani -17 سپتامبر 2020 10:19
در چهارمین دوره حضورش به عنوان کارگردان اسکات اسپیر (Step Up Revolution، Midnight Sun: the sun at halfnight) کارگردان Endless ، متولد قلم آندره کیس و اونیل شارما است که مسیر تولد دوباره پس از از دست دادن یکی از عزیزان را روایت می کند. در نیمه راه Ghost - Phantom (1990) و The Twilight Saga: New Moon (2009) ، فیلم Speer عناصر کلاسیک فیلم نوجوانان را به خود اختصاص داده و آنها را به شکل جدید ، تاریک تر و دراماتیک تر از کارهای قبلی کارگردان ، که در آن وسواس است ، از بین می برد. ، وابستگی و سرگشتگی ساخت و ساز داستان را تا انحلال فشرده و مرجع نهایی تحریک می کند.
بی پایان: احساس زنده بودن در ارتباط با دیگری
برخی می گویند کسانی که ما را ترک کرده اند گاهی اوقات برای خداحافظی برمی گردند ، این آخرین تماس قبل از ناپدید شدن برای همیشه در سایه خاطرات است. برای کسانی که باقی مانده اند ، واکنش به ضرر غیرممکن به نظر می رسد و تنها تسکین دهنده دنیای جایگزینی است که ما قادر به ایجاد آن هستیم ، که در آن مرزهای بین واقعیت و فروپاشی غیر ممکن برای ایجاد فضای احشایی احشایی که یک احساس را زنده نگه می دارد ، ایجاد می کند.
برای رایلی (الکساندرا شیپ ، مردان ایکس: آخرالزمان) و کریس (نیکلاس همیلتون ، کاپیتان خارق العاده) جدایی با وجود زمینه های متفاوت ، والدین خصمانه و چشم اندازهای متناقض آینده هرگز گزینه ای نبوده است. تابستان با آرامش سپری می شود ، و در اسکله نشسته است تا پروژه های بزرگواری و نوجوانی را به اشتراک بگذارد ، زمانی که عشق هر زخم را درمان می کند و هر فاصله را پر می کند. هنگامی که رایلی در دانشکده حقوق دانشگاه جورج تاون پذیرفته می شود ، کریس بیانگر بیان حرفه واقعی هنری خود در جاه طلبی دوست دخترش نیست و از جدایی قریب الوقوع در یک مهمانی متزلزل می شود و به مشروبات الکلی می پردازد. در راه بازگشت ، طی یک بحث داغ ، این زوج در یک حادثه دلخراش درگیر می شوند که در آن پسر جان خود را از دست می دهد.
کریس که نامرئی است ، قادر به شنیدن حرفهایش نیست ، اما همچنان با دنیای بشری در ارتباط است ، در هاله ای از ابهام به سر می برد و در آنجا توسط جردن (DeRon Horton ، داستان ترسناک آمریکایی: 1984) ، ویرجیل گیرا و مدرن راهنمایی می کند که قوانین زندگی پس از مرگ را به او می آموزد. که با درد ، دو امتیاز را حفظ می کند. "تنها قانون مردن این است که شما نمی توانید با افراد زنده ارتباط برقرار کنید" ، اما همدستی این دو قهرمان به وسیله ای برای ارتباط فوق طبیعی آنها تبدیل می شود: این از طریق طرح های رایلی است که پسر به زندگی در عالم خرد خوشبختی روزمره ، غیر قابل مشاهده در نظر کسانی که در خود نیازی به حفظ حافظه تا آنجا که ممکن نیست. لذت بردن از این جهان موازی به معنای گرفتن جان شخص دیگری و پرداخت هزینه های گزاف برای دفاع از حافظه است.
بی پایان: "خوب پیش خواهد رفت و باورنکردنی خواهد بود"
این خاطرات است که ما را نجات می دهد ، مکان ها ، احساساتی که بر روی پوست ما نقش بسته است. این جعبه ای است که ما بلیط های پاره شده سینما ، دستگاه های پلاستیکی رستوران ، اولین نامه نوشته شده یا دریافت شده را در آن نگهداری می کنیم. با بی پایان اسکات اسپیر ، نسل های جوان را نسبت به درام از دست دادن حساس می کند ، و آنها را به ظرافت تدریجی عزاداری با ظرافت آگاهانه ، خفقان آور و حساس نزدیک می کند که خود را به پویایی خانواده القا می کند ، و همه تنش ها را برطرف می کند. حرکت به جلو به معنای فراموش کردن نیست ، اما استقبال از کمبود ، پذیرش زنده ماندن با یافتن در ارث قلب قدرت احساس زنده بودن است. برای دور نگه داشتن زمان ، از چیزی مشترک که در آن می توان خود را پیدا کرد ، چشمهای خود را بست و خود را فارغ از هرگونه محدودیت مکان و زمان تصور کرد.
کارگردانی فراگیر اسکات اسپیر در نزدیکی های بیانگر شخصیت های اصلی متمرکز است ، جلوه ای از عذابی قابل مشاهده که فقط کسانی که عاشق و گمشده اند می توانند آن را درک کنند: بازگشت به زندگی ، حتی اگر تنفس سخت داشته باشد. عادت به موجود ، ناقص و شکننده ، ناامید از بخششی که فقط از جانب خودش ناشی می شود: خوب خواهد بود ، باورنکردنی خواهد بود ، عالی خواهد بود.