دانلود فیلم

دانلود فیلم

دانلود فیلم

دانلود فیلم

۲۰ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

دلتنگی های زیادی برای دهه 90 که دنیا کشتی بود و ما روزهای عجیب
بررسی ها | 28/09/2018 | توسط زنا رولندز

چه چیزی از سر شما می گذرد؟

آیا تا به حال به دهه 90 فکر کرده اید؟ من این کار را می کنم ، بیشتر و بیشتر اوقات که به طور رسمی دهه 80 جدید هستم ، از نظر فشارهای نوستالژی. و با خودم می گویم: خوب ، بیا ، دهه 90 ، بد نیست. در خاطرات من ، آنها دارای شکل خوش رنگ و بد یک قسمت از Willy Prince of Bel Air هستند ، طعم شیمیایی و کمی سوخته Ciobar که مادربزرگم هنگام تماشای Power Rangers ، موسیقی متن ای که کلوپ های راک هنوز در آنجا دارند ، برای من درست کرد. کمپانو بعد از بیست سال. چشمهایم را می بندم و شورش گوسفندهای دالی و ستاره های دنباله دار هیل-بوپ ، Spice Girls و Rage Against the Machine ، Sailor Moon و Buffy پیش من ظاهر می شوند ، و به پارک ژوراسیک خوش آمدید در اینجا هیچ هزینه ای صرف نمی شود ، از بیل کلینتون با عینک آفتابی ساکس بازی می کند ، رابین و عرفات با یکدیگر دست می دهند ، جنگ سرد تمام شده است ، اروپا سرانجام متحد شد ، ویندوز 95 ، اولین مودم من ، اوه ، صدای اینترنت! خوش بینی! صلح در جهان!

با خودم می گویم: صبر کنید ، ببینیم ویکی پدیا در این باره چه نظری دارد. هوم ، جنگ خلیج فارس ، خوب. درگیری های قومی ، آه بله. مشکلات پنالتی اشتباه روبرتو باجو. محاصره واکو ، O.J. سیمپسون ، قتل جیانی ورساچه (این ویکی نیست ، من بیش از حد سریال های تلویزیونی را تماشا می کنم). فیورلو و کارائوکه در میدان! ماکارن! هزاره اشکال! و فیلمی در مورد بانویی مثل Strange Days که بدجوری در گیشه می چرخد! اوم

این داستان به ما چه می آموزد؟ از گذشته ، به خصوص هنگامی که کوچک و احمق بودیم ، فقط چیزهای خوب را به یاد می آوریم. این که برای مدتی احساس دلتنگی کنید نیز خوب است ، اما مهم است که هرگز از تصویر کلان غافل نشوید. 2 دلار در ویکی پدیا به آنها چه باید بدهم. که اغلب مردم و نانی مورتی یک سنگ را نمی فهمند. این که گاهی اوقات آینده شما را از چشم خود دور می کند و به همین دلیل بهتر است همین حالا چشم خود را به حال باز نگه دارید. درست است ، امروز مادام لاپالیس نه در مورد چیزهای عجیب بلکه در مورد روزهای عجیب صحبت می کند. آهنگ تم.

(چیزهای ساده ای را که از قبل می دانید اما به هر حال به شما می گویم: Fatboy Slim این قطعه را با نمونه گیری از صدای ماس / آنجلا باست وقتی که سرانجام چهار بار به آن سیالترای شایان ستایش لنی نرو / رالف فاینس گفت)

من گفتم که Strange Days بدجوری متلاشی شد ، اما اصطلاح فنی آن احتمالاً "حمام خون" است: 42 میلیون دلار هزینه دارد ، در ایالات متحده کمتر از 8 دلار جمع می کند. ما در سال 1995 هستیم ، دقیقاً در اواسط دهه ، و کاترین بیگلو از موفقیت Point Break حاصل می شود ، که با حدود نیمی از بودجه Strange Days سقف 80 میلیون را شکسته بود ، کار بزرگسالان کیانو ریوز را آغاز کرد ، یک سری بی پایان از نقل قول ها و تقلیدها را آماده کرد و دانه ای را که بعداً شکوفا خواهد شد کاشت بزرگترین و پرتحرک ترین حماسه خانوادگی در همه دوران ها است. عموم مردم برای دیدن موارد بیشتر می روند ، منتقدان (به استثنای چند استثنا قابل تحسین) نمی دانند چگونه باید در مقابل فیلم علمی تخیلی رفتار کنند که به نظر می رسد داستان علمی بسیار کمی در آن وجود دارد ، اما چیزهای دیگر است ، و به همین دلیل - به دلیل اینکه نمی دانند چگونه بخوانند یا بنویسند - برای Strange Days برچسب همیشه سبز و متاسفانه عمومی "فیلم خشن" (و چه کسی فکر می کند). پس از آن ، خوشبختانه ، کم کم ، سرنوشت همه چیز را به بهترین شکل ممکن در جای خود قرار می دهد و Strange Days جایگاه شایسته یک فیلم فرقه ای را به دست می آورد ، با این حال هنوز هم کسانی هستند که این فیلم را "زیبا اما با تاریخ" تعریف می کنند. "آه ، خانم من ، چنین فیلم 90 است."

تو بگو؟ اجازه بدید ببینم.


برای شروع با: یک cit.

روزهای عجیب همه در دو روز اتفاق می افتد (در واقع ، تقریباً به طور کامل در دو شب) ، دو آخر سال 1999 ، بنابراین دو آخرین هزاره (بله ، از نظر فنی هزاره در 31 دسامبر 2000 به پایان می رسد ، آفرین! بازاریابی قرن جدید و دوست ما Millennium Bug در بالا توافق کردند که شلیک عددی دور پایان جهان را بیشتر کند) ، در لس آنجلس فرسوده و رو به زوال ، با جنایتی سرسام آور ، ارتش در حال گشت زنی در چند منطقه "امن" است ، ثروتمندانی که با اتومبیل های زرهی در اطراف تردد می کنند ، فقیری که در خیابان به یکدیگر شلیک می کنند ، مکانهایی به نام Retinal Fetish ، هرج و مرج مختلف ، و غیره می توانم به شما بگویم که این آینده معمولی مثل بلید رانر است ، اما دروغ می گویم: آن روزهای عجیب بیش از هر چیز دیگری در گذشته ای نزدیک و همچنین کاملاً دقیق مربوط به شورش های سال 1992 لس آنجلس است که بیگلو ، جیمز کامرون ، بازیگران و گروه و همه آنهایی که در آن زمان سینما را آنجا ساخته بودند ، اتفاق افتاده را دیدند ، از آنجا عبور کردند یا شاید حتی از وسط عبور کردند و با خود گفتند: "آه ، اینجا ، در آخر این آخرالزمان اینگونه ساخته می شود" . بیگلو فقط به یک صحنه ، فقط یک صحنه ، احتیاج دارد تا دقیقاً تمام جهانی را که در آن زندگی می کنیم ، به ما بگوید: شخصیت اصلی ما در آنچه که به اعتقاد من بلوار غروب آفتاب است رانندگی می کند ، از پنجره بیرون را نگاه می کند و دو دختر را در پیاده رو همسایه ، تعقیب می کند. آ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۱۹:۳۶
حسین طاهری

Crazy Rich Whites: بررسی یا آماده نیست
بررسی ها | 30/10/2019 | توسط کوانتوم تارانتینو


همانطور که اولین قاب های پیش پرده Ready or Not را تماشا می کردم ، یک فکر از ذهن من عبور کرد: "دیر یا زود باید این اتفاق می افتاد ، آنها فیلم The Bachelor را ساختند!" فقط چند لحظه طول کشید تا لحن آنونس کاملاً تغییر کند و من فهمیدم که نه ، Ready or Not اقتباس فیلم The Bachelor نیست ، این یک اپیزود بافی است!
این راه را برای دو بحث جالب باز می کند:

اهمیت تماشای فیلم بدون هیچ گونه پیش بینی (و من پیش بینی می کنم ، اگر داستان فیلم را "خرابکار" می نامید) و لذت کاملاً متعجب شدن
ارزش / قدرت یک فیلم فراتر از تأثیر غافلگیرکننده ای که قادر به ایجاد آن است.
در حالی که شما بحث می کنید (بیا ، بحث کن!) ، من این حق را دارم که به طور خلاصه افشا کنم ، به نفع کسانی که Ready یا Not یا Ready یا Not تریلر را ندیده اند ، اما هنوز برای خواندن بررسی Ready or Not اینجا هستند ، طرح آماده یا نه: دو نفر هستند که ازدواج می کنند. او سامارا بافندگی است و یک دختر سر سخت است زیرا او فحش می دهد ، سیگار می کشد و کفش ورزشی دارد ، او پدر بدون شخصیت است اما از یک خانواده بسیار ثروتمند ، ناکارآمد و دیوانه است. چقدر دیوانه؟ آنقدر دیوانه که هر وقت یکی از اعضای خانواده ازدواج می کند ، اقوام در یک اتاق جمع می شوند تا با هم یک بازی کنند. این بازی با قرعه کشی ترسیم می شود ، می تواند یک بازی روی صفحه ، یک کارت باشد ، می تواند یک پیش نویس یا یک پرواز کور باشد ، مهم نیست ، حتی مهم نیست که چه کسی برنده شود ، مهم این است که بازی کنید. مگر اینکه بازی کشیده شده پنهان باشد. در این صورت ، اگر پنهان کاری کنید ، عروس یا داماد ، یعنی غریبه ای که در آستانه تبدیل شدن به عضوی جدید از خانواده است ، باید در خانه پنهان شود و دیگران باید به دنبال او باشند. و بکش برای جلال شیطان. در غیر این صورت یک مصیبت بزرگ برای آنها رخ خواهد داد.


"چرا فقط من می خندم؟ آه ، اینطور نیست که یکی از آن بازی های پنهان کاری و فانی باشد ، جایی که ثروتمندان فقرا را شکار می کنند ، درست است؟ "

چرا پنهان و جستجو کنیم ، چرا تشریفاتی بودن انتخاب بازی ، چرا یک فرضیه طولانی ، بهانه ای و دست و پا گیر برای اجرای یک تکرار دیگر از "خطرناک ترین بازی" ضروری است ، همه چیزهایی است که هرگز توضیح داده نمی شود ، اما این توضیح داده نمی شود از خنده دار بودن Ready یا Not جلوگیری می کند. در واقع ، خوب است که آن را مشخص کنید زیرا از اینجا به بعد ممکن است برعکس به نظر برسد: Ready or Not فیلم خوبی است. این از یک ایده خوب متولد شده است ، بازیگران خوبی دارد و نوشتن درخشان دارد ، جریان می یابد که یک لذت است ، گه هایی را می زند که یک فیلم سرگرمی باید انجام دهد ، یعنی سرگرمی.
اما آیا این یک بمب اتمی است؟ نه
همانطور که در اطراف می خوانید آیا این یک انتقاد اجتماعی درخشان ، هجو هوس انگیز سرمایه داری ، یک فیلم "رادیکال" است؟ نه

شور و شوق و دهان به دهان یک قسمت Buffy را برای فرشته نابود کننده Bunuel قرار داده است (واقعیت جالب: یک قسمت از Buffy وجود دارد که در واقع بازسازی شده فیلم Bunuel است ، آن را تماشا کنید ، بسیار خنده دار است) ، برای عمق فرض شده زیر متن سیاسی ، جسارت پیام اصلی ، تأمل بی رحمانه در مورد نقش و معنای اشراف امروز. و من نمی خواهم مطرح کنم ، صحبت از سینمای سیاسی ، الیو پتری یا پازولینی است (اوه ، من این کار را کردم) ، اما معیارهای نمایندگی مبارزه طبقاتی باید واقعاً در پایین ترین سطح قرار داشته باشد تا یک فیلم مانند "طنز آماده یا نه" را بخوانم " به هر حال ، به نظر می رسد ثابت شده است که اخیراً برای به نظر رسیدن بسیار باهوش کافی است فیلمی بسازیم که بگوید "پایین ثروتمندان".


"چه لعنتی می کنی ، پنهان کن!"
"آیا این اشرار واقعاً پازولینی را مطرح کرده است؟"

"ثروتمندانی" که خانه های بسیار بزرگی دارند و فقط با هواپیماهای شخصی پرواز می کنند زیرا پروازهای برنامه ریزی شده برای مالباختگان است ، در مقابل "فقیری" که در یک خانه نگهداری بزرگ شده اما عشق زیادی به او داده شده است: چه کسی این چیزها را نوشت ، چه کسی نباید کاملاً آشنا بودن با هیچ یک از دو مقوله مورد بحث ، توانایی وی را در تبدیل مجموعه ای از پست های Indignàti در فیس بوک به تمثیلی بزرگ در مورد چگونگی تمایل طبقه حاکم برای انجام هر کاری (بازی فانی با فداکاری برای شیطان) بیش از حد ارزیابی کرده است تا برای حفظ امتیاز رسوائی که به دست نیاورد (شیطان آن را به او داد).
برخی ممکن است بگویند که اگر چیزی دیگری نباشد ، این یک احساس بسیار فعلی را رهگیری می کند. اما این ثروتمندان که کارهای بدی انجام می دهند ، به معنای بازی با زندگی طبقات پایین ، استفاده از امتیاز خود به روشی بیرحمانه و غیرمسئولانه ، طرحی است که هزاران بار از دریچه تحریف سینمای وحشت دیده ایم. و اغلب به همین روشهای دقیق. مدتها قبل از ترامپ و مدتها قبل از آنکه آمریکا از کما بیدار شود و ناگهان کشف کرد که سرمایه داری ممکن است کاملاً جالب توجه باشد که آنها در دهه 1980 معتقد بودند.

من از اینجا متوجه می شوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۱
حسین طاهری

Terminator Dark Fate ، من به شما می گویم: کسی را گول نزنید
بررسی ها | 04/11/2019 | توسط Casanova Wong Kar-Wai
دوستان ، من به شما می گویم. صحبت درباره Terminator: Dark Fate بدون ساختن اسپویلر کاری تقریباً غیرممکن است. بنابراین من توصیه می کنم که پس از تماشای فیلم موارد زیر را بخوانید. دریافت کردم؟ اگر فیلم را دیده اید می توانید بخوانید. در غیر این صورت؟ در غیر این صورت نه بیا بریم.

اگر چیزی وجود دارد که مرا آزار می دهد ، مسخره می شود. مخصوصاً اگر شخصی که دوستش دارم در حال انجام آن است. منظورم این است که ، خواندن تبلیغات تجاری (توجه ، تبلیغات ، متعجب؟ مخصوصاً توسط بعضی از مطبوعات فکر شده) مانند: "بهترین فیلم از زمان نابودگر 2! آیا همه اعصاب شما را نمی شکند؟ اوه ، من در ردیف اول پول در دست برای ماشین های شورشی ، برای نجات و همچنین برای آن گناهان Genisys بودم. از سال 2003 تا 2015. دوازده سال از زندگی من. شما به من اعتقاد داشتید که یک انفجار خواهد بود ، به من اطمینان خاطر دادید ، از من خواستید که به شما اعتماد کنم ، همه شما "اوه ، بیا ، بیا به سینما ، این بار بمب اتم خواهد شد ، می بینی!" و من به آن افتادم. با هر دو پا و از آنجا که من یک فرد خوش قلب هستم ، وسوسه شدم که چیزهای خوبی را در اینجا پیدا کنم. طراحی کردم ، دفاع کردم. البته ، من همچنین می دانستم که آنها فیلم های بزرگی نیستند ، آنها شاهکارهای قانونی نبودند - اگر انتظار نمی رفت - اما چه کاری باید انجام دهم؟ دیگر اعتقاد به ترمیناتور ندارید؟

در داخل رنج می کشیدم اما بیرون آماده بودم که برای دفاع از هدف خود را فدا کنم. اما گفتن این مطلب به شما خوانندگان وفادار بی فایده است. این همان کاری است که ما در اینجا در خانه i400Calci انجام می دهیم: ما از سینمای صالحین در برابر تیپ های لوله های بریار دفاع می کنیم ، همیشه آماده برای استنتاج های معمول. "بله ، مطمئنا ، شما ترمیناتور را دوست دارید زیرا به نظر می رسد یک بازی ویدیویی است و پر از انفجار ، بم ، رونق ، بم است!". بعد چه اتفاقی می افتد؟ این اتفاق می افتد که در سال 2019 شما با یک فیلم جدید روبرو می شوید و به من قول می دهید که 1) این یکی بالاخره زیبا خواهد شد ، نه مانند آن دیگری که چند سال قبل به من فروختید و آن 2) "اوه ، مثل اینکه سه فیلم دیگر نباش هرگز وجود نداشته است! ". اما چگونه؟ اما تو ، هالیوود ، طرف کدام یک هستی؟ چرا اینگونه رفتار می کنی؟


همانطور که هالیوود را تصور می کنم

به هر حال ، با فهمیدن اینکه از سال 2003 گریه می کردم ، جیمز کامرون به همراه دیوید الیسون ، تهیه کننده Skydance و تیم میلر ، کارگردان Deadpool ، برای بستن سه گانه اول ، معروف به دنباله رسمی Terminator 2: The Day ، مناسب دیدند. از قضاوت. نه تنها این: این فصل جدید همچنین طراحی شده است تا پایه های سه گانه جدیدی را پایه گذاری کند. به طور خلاصه ، وعده های لعنتی دیگر. چه می گویید ، بیایید شروع به خرابکاری جدی کنیم؟


یک کارت مقدس راحت

جان کانر مرده است. در اولین سکانس فیلم ، لیندا همیلتون جوان را به همراه ادوارد فورلونگ جوان در یک بار ساحلی پر از جوانان در یک مکان جوان مانند پورتوریکو می بینیم. آنها T-1000 را شکست دادند ، Skynet را متوقف کردند ، آنها در نهایت خوشحال و آرام هستند. تاریکی کافی است! در یک لحظه ، از هیچ جا ، یک شوارتزنگر جوان از راه می رسد و به جان کانر شلیک می کند. هنگامی که این کار انجام شد ، او در حالی که مادرش بر روی جسد پسرش گریه می کند در هوا ناپدید می شود. جهش به جلو 28 سال. ما با دانی (ناتالیا ریس) ، یک دختر مکروه مکزیکی فلفل آشنا می شویم. او به پدر نیمه بیمار خود کمک می کند ، به برادر نیمه احمق خود کمک می کند ، در بحبوحه فقر مکزیک زندگی می کند و سعی می کند اطمینان حاصل کند که صاحب موحد کارخانه ای که در آن کار می کند ماشین های سرد برخی تروریست های چند ملیتی را جایگزین کارگران فقیر اما مایل مکزیکی نکند . "این چه وسایل سردی است که به جای متحد کردن ، ما را از هم جدا می کند؟" از قهرمان جدید ما می پرسد!


در IMDb می گوید: مرجع ادوارد فورلونگ. شوخی نکن

در همین زمان ما مکنزی دیویس را برهنه می شناسیم <3. شما می دانید که چگونه کار می کند ، درست است؟ حبابی از انرژی شکل می گیرد و کسی برهنه از آینده می آید. اما او کی خواهد بود؟ یک مدل جدید دیوانه ترمیناتور یا خوب ، کایل ریز جدید؟ این کنجکاو می شود زیرا در همان زمان ، برهنگی دیگری از جای دیگری می رسد. این بار مردی است با چهره ای نسبتاً ناشناس ، کارمند ثبت زمین آینده (گابریل لونا). دو ثانیه وقت بگذارید و ما می فهمیم که مکنزی خوب است در حالی که دفتر ثبت اسناد و مدارک ثبت نام بد است. مدل جدید ترمیناتور ، Rev 9 که اساساً تکامل T-1000 است. نه تنها می تواند مایع شود و به شکل هر آنچه که می بیند شکل بگیرد بلکه "اکنون با دو برابر شدن!". بدنه Rev 9 در واقع می تواند از هسته فلزی خود ، اسکلت ربات جدا شود و این دو می توانند به طور مستقل با یکدیگر مبارزه کنند. آه ، در برخی موارد متوجه خواهیم شد که Rev 9 قدرت اینترنت نیز دارد! دوستان فکر کنید: به اینترنت وصل می شود !!!! 11 !!! 2 !!!


دو کارمند ثبت زمین

مکنزی دیویس متأسفانه دیگر برهنه نمی شود و یک ثانیه قبل از کارمند ثبت اسناد و املاک به دنی پیوست و به او علامت تجاری را گفت: "اگر می خواهی زنده بمانی با من بیا". در این مرحله ما واقعاً می توانیم فیلم را شروع کنیم: مکنزی گریس است ، یک دلال محبت انسان است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۱
حسین طاهری

پیرامون آینده: مرور در سایه ماه
بررسی ها | 06/11/2019 | توسط جورج رومر
سفر در زمان سفر در زمان زیباست. به محض اینکه به من بگویید در یک فیلم سفر در زمان وجود دارد ، من آن را تماشا می کنم. یکی در آنجا گفت: "تو مرا سلام کردی". در عوض من می گویم: "تو من را در سفر زمان داشتی".

وقتی فهمیدم که جیم میکل ، بهترین دوست ما از ماه ژوئیه از زمان Cold ، فیلمی درباره سفر در زمان ساخته است و من می توانم بلافاصله آن را در Netflix ببینم - SDENG! من امروز به منشی خیالی خود می گویم که همه برنامه های شلوغم را لغو کنید که یک فیلم سفر به زمان برای دیدن دارم. آهنگ تم!

فیلم مورد نظر در سایه ماه نام دارد و ، می دانید چیست؟ ، اصلاً بد نیست. این یک شاهکار نیست ، از آن فیلمهایی نیست که با قوانین سفر در زمان بازی کند تا سرت را با کسی که می داند چه مکاشفه ای دارد بداند. مستقیماً با یک پیش فرض ساده و اجرای ساده راه خود را طی می کند و خلاصه در تئوری آکواریوم که قبلاً به طور گسترده در مورد آن صحبت کردیم ، کاملاً مساوی است. اما همه این کارها را با توجه به جزئیات بالاتر از حد متوسط ​​انجام می دهد و با استعاره ای زیبا به ما می زند که برای یک بار دیگر ، لذت دید را خفه نمی کند.

در سایه ماه از سال 1988 آغاز می شود. مجموعه ای از افراد به ظاهر نامربوط در فیلادلفیا کشته می شوند. قاتل مرموز ایزوتوپ رادیواکتیو را به گردن آنها تزریق می کند که سیاویل را ذوب می کند و باعث شروع ناخوشایند بیماری مرگ می شود. دو افسر پلیس و بهترین دوستان توماس "لاک" لاکهارت (بوید هولبروک از Narcos *) و وینستون مادوکس (Bokeem Woodbine از بسیاری از گه) - که ، از آنجا که سال 1988 است ، یک سیاه و یک سفید - موفق به ردیابی قاتل و کشتن او. با این حال نه سال بعد ، همه چیز دوباره شروع می شود. و هنوز نه سال بعد. هنوز هم


شما باید یک قاتل زنجیره ای بگیرید. شما مرد مناسبی را انتخاب کرده اید.

طولی نمی کشد که لاکهارت یا بیننده ای که بیش از یک فیلم در زندگی خود دیده است ، نقاط را به هم متصل می کند و می فهمد که قاتل از آینده است. اما برای درک انگیزه جنایات ، مانند کل فیلم ، کمی بیشتر طول خواهد کشید. درعوض ، شما عملاً آن را از فریم یک درک کرده اید ، یک فلاش رو به جلو زیبا ، که بدون یک گفتگوی واحد ، همه چیزهایی را که باید بدانید به راحتی توضیح می دهد. خواهش میکنم.

به طور خلاصه ، اگر به دنبال شگفتی هستید ، اینجا ... نه. از طرف دیگر ، اگر به دنبال فیلمی هستید که برخلاف آخرین چیزهایی که در Netflix در دنیای علمی تخیلی دیده می شود ، حداقل معنای آن را دارد که بیان یک داستان به روشی جذاب و با ریتم ، پس بله ، بیایید. میکل ، که به وضوح خروس های شخصی خود را در خانه داشته ، عاشق صحبت در مورد خانواده است. اما نه خانواده های ساخته شده از عضوی با عضلات تراشیده شده که با تاپ های محکم تانک برجسته شده اند ، زنان زیبا با عضلات تراشیده شده توسط تاپ های محکم تانک و ماشین های آرایش شده برجسته شده اند. به طور خلاصه ، نه خانواده های معمولی که همه می شناسیم. نه ، ما در مورد خانواده های عجیب و غریب و ناکارآمد صحبت می کنیم ، که در آنها عزاداری همیشه گوشه گوشه است و ما را مجبور می کند تا از حلقه ها پرش کنیم تا قطعات زندگی خود را در کنار هم نگه داریم.


خانواده.

در سایه ماه یک فیلم کامل درباره خانواده وجود دارد که هم به عنوان یک واحد خانوادگی و هم به عنوان یک جامعه بزرگ تر در نظر گرفته شده است. و به همین دلیل این یک فیلم در مورد آمریکا است که نکات بسیار مهمی در مورد آمریکا می گوید ، و با این کار ، اندکی در مورد بقیه انسانها. این فیلمی است که از سفر در زمان استفاده می کند تا آینده ای قابل قبول از نفرت و تفرقه را در چهره ما بیندازد. و پیامی که در نهایت فیلم منتقل می کند این است که ما اولین کسانی هستیم که به روش کوچک خود تلاش می کنیم تا از چنین آینده ای جلوگیری کنیم. و اینکه تنها راه برای جلوگیری از جنگ بیشتر این است که به معنای واقعی کلمه همه افراد را لعنتی کنند تا همه یک رنگ باشند. بیا ، این یک پیام خوب است.

سپس ، اوه ، ما در سایتی به نام i400Calci هستیم و بنابراین من نمی دانم چگونه می خواهید اطلاعات زیر را بدست آورید ، اما: در سایه ماه فیلمی نیست که با یک صحنه اکشن مگا تمام صحنه های اکشن قبلی را به پایان برساند. اقدام (وجود دارد) ، سر خود را از بالای ساختمانهای خود تخریب شده در CGI در حالی که وسایل نقلیه زرهی از یک آسمان خراش به دیگری پرواز می کنند ، گریه می کنند. این باز هم این است که چگونه همه داستانها به طور معمول پایان می یابند. این فیلمی است که با یک دیالوگ به پایان می رسد ، کاملاً منطقی است زیرا ما در مورد دیالوگ صحبت می کنیم ، اما از این نظر که در ابتدا به پایان می رسد کاملاً منطقی است. خوب ، من می دانم که شما را دچار سردرگمی زیادی می کنم اما خوب ، شما فیلم را می بینید و سپس در مورد آن صحبت می کنیم.


# مرگ

می خواستم در مورد فیلم جیم میکل به نام در سایه ماه آخرین نکته را بگویم. و این است ما در روزهای عجیبی زندگی می کنیم که در آن بحث بسیار شدیدی پیرامون اینکه سینما چیست و چیست نیست ، به وجود آمده است. فکر می کنم دلیل این نیست که امروزه چیزهای کمتری در سینما هستند ، اما شاید چیزهای بیشتری وجود داشته باشد. یک مجموعه تلویزیونی سطح بالا سینما است. سریال های نتفلیکس که دیگر بین قسمت ها ، وقفه های تجاری ، کلیفانر ندارند ، همه در یک عکس قرار می گیرند و شما آنها را در سینما پرتاب می کنید ، سینما هستند. فیلم های شگفت انگیز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۰
حسین طاهری

دکتر اینگ راگ بخواب ، این بار وحشت مطالعات خود را به پایان رسانده است
بررسی ها | 08/11/2019 | توسط جکی لنگ
آیا چیزی از The Shining نمی فهمید؟ در پایان فیلم ، آیا آن حس آزار دهنده تجارت ناتمام مانده اید؟ آیا شما همچنین فکر می کردید که این یک فیلم بد و بدون هیچ وضوح و شفافی است که همه براساس رمز و رازهایی ساخته شده و سپس توضیح داده نمی شوند و بنابراین بسیار زشت هستند؟ بله ، می دانم ، همه ما به این فکر کرده ایم. درخشان: آن گه.
همه ما با استفن کینگ موافقیم درسته؟ خوشبختانه ، برای ما که به خوبی می دانیم چقدر آن فیلم نفرت انگیز بود ، اکنون دکتر خواب وجود دارد که آن را اصلاح می کند. این بار استیون کینگ بر همه چیز نظارت کرد ، این بار آنها اهمیتی نمی دهند ، او این بار عینک خود را گذاشت! دارد!


ترس از اوه!

و در واقع ما بلافاصله با یک صحنه جلوه ای شروع می کنیم ، از نوعی تفاوت در گذشته ، دنی و دیک ، بچه ای از The Shining و آفریقایی تبار آمریکایی که با او Shimmer مشترک است ، روی یک نیمکت. چه کسی صحبت می کند اما آنها صحبت می کنند متعجب! آه اگر آنها صحبت کنند! و اگر همه موارد را به شما بگویند ، همه چیز را از ابتدا تا انتها توضیح می دهند ، وصله خوبی را روی The Shining قرار می دهند. آن فیلم نامفهوم که دیگر هیچکس به خاطر نمی آورد.
و وقتی تمام شد ، ما به توضیح برخی چیزهای دیگر می پردازیم ، به صورت انفجاری ، با شلیک گلوله های مسلسل توضیح می دهیم ، همه چیز را توضیح می دهیم ، همه چیز را نشان می دهیم ، به طوری که هیچ تردید یا دره ای وجود ندارد که بتوانیم ترس خود را بگذاریم. نه ، دکتر راگ خواب. شما آنجا هستید که ترس را برای شما به ارمغان می آوریم.

ترس چهره ی ربکا فرگوسن را دارد ، زنی که با او ازدواج می کنم و فردا صاحب همه چیز خواهم شد. ترس کودک بسیار قدرتمندی را که با زور ، یعنی توسط لوچیکانزا انتخاب شده است ، تهدید می کند. برای کمک به این دختر کوچک که Shimmer در او مثل همیشه قدرتمند است ، یک مربی ، شخصی که او را آموزش می دهد ، وجود دارد ، اوبی وان کنوبی که پس از گذشته ای آشفته که در آن توالت های وحشتناکی استفراغ می کند و به دلیل والدینش ، در آغوش نوزادان مرده است. آنها بیش از حد برای مراقبت از آنها مبهوت شده اند (چه؟ چیزی را به یاد می آورید؟ نه زیرا برای من چیزی نیست) اکنون او آماده است که این پادوان را زیر بال خود بگیرد. فقط او ممکن است عصیان کند.


اوبی وان چنوبی

به طور خلاصه همه بسیار اصلی است. دکتر Ing. Sleep ، به این دلیل به خاطر حرفه ای که به اواسط فیلم می رسد و 0 تأثیر در کل داستان دارد ، اما فقط در معنای فیلم نیز تأثیر دارد (هرچند که در عنوان باشد) ، دنی تورنس پیر خوب است که احساس می کند از Overlock و بدون هیچ دلیلی برمی گردد. بدیهی است که بهانه ای وجود دارد ، اما در واقع بهانه ای بیش از این است که حتی در کتاب بهانه هایی که به بهانه ای آلوده در کتابخانه بهانه ها فروخته شده است.

و با رسیدن به Overlook ، یعنی پایان آن ، فیلم کمی مفهوم پیدا می کند. آن مکان ها ، آن محیط ها که هنوز هم توسط خشم غیرقابل درک جک تورنس ویران شده است (اما اکنون قابل درک است ، اکنون همه دلایل را نیز داریم!) ، درهای پذیرفته شده ، پیچ و خم های پرچین پوشیده از برف ، ماشین تحریرهایی که هنوز در آنجا هستند و یک بار برای نشستن و نوشیدن با یک پیشخدمت خیالی
چه شرم آور است که cosplayers درخشان ، برخی از افرادی که آنجا ایستاده اند مانند جک و خانواده اش لباس می پوشند تا نقش خود را بازی کنند ، تا همه را چاشنی کنند.


جایزه بهترین Cosplay 2019

خلاصه دکتر راگ Cav خواب آن فیلم نادر است که قادر به ایجاد چنین پرتگاهی باشد ، مارپیچی از نابودی چنان نیرومند که نه تنها همه چیز را روی صفحه می کشاند (بازیگران ، کارگردانی ، تاریخ ، محیط ها ...) بلکه فیلم دیگری که تقریباً قبل از آن قرار دارد 40 سال فیلم اصلی درخشش از این به بعد نیز به دلیل توضیحات این فیلم ، فیلم بدتری نسبت به قبل است.
براوو استفان ، در آخر شما این کار را کردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۴۸
حسین طاهری

از ایتالیا 7 تا خیابان های نیویورک: لاک پشت های نینجا به نجات (1990)
به مناسبت چهلمین سالگرد تاسیس آن ، ما در مورد سوپرمن اصلی ریچارد دونر و سه دنباله او از جمله Supergirl اسپین آف به شما گفتیم. اما چگونه رابطه سینما و کمیک پس از آن موفقیت انقلابی ادامه یافت؟ با ستون #EroiDiCarta ما این را بیابید.

آهنگ تم!

سال 1989 است. والدین من تصمیم می گیرند اولین دستگاه فیلمبرداری خانواده را خریداری کنند. ویژگی این شگفتی فناوری این است که نه تنها نوارهای ویدیویی را می خواند ، بلکه می تواند آنها را ضبط کند! عملاً بدون صرف یک پنی برای خرید VHS فیلم هایی که دوست دارم ، از این به بعد می توانم به راحتی آنها را از تلویزیون ضبط کنم. بمب

یکی از اولین کاربردهای عملی است؟ چندین قسمت از لاک پشت های نینجا را ضبط کنید که مدت کوتاهی پس از آن اولین بازی خود را در Italia 7 انجام می دهند. نیازی به گفتن نیست ، همانطور که در مورد Nanni Cobretti با فیلم Batman Batman Tim Burton ، آنها کاملاً هدف قرار گرفته اند. من نه ساله هستم ، بعد از مدرسه هر روز بعد از ظهر با استادان روی فرش سالن بازی می کنم ، در حالی که کارتون ها را از تلویزیون تماشا می کنم. من یک برنامه بسیار مشخص دارم: ابتدا Bim Bum Bam در Italia 1 وجود دارد ، سپس با کارتون هایی که کمی خشن تر هستند و مانند پسران هستند ، به Italia 7 می روم.


"سلام بچه ها! کوله پشتی های ما را بخرید! "

در لاک پشت های نینجا Teenage Mutant ، همه چیز وجود دارد: نینجا ، برای شروع. بیگانگان وجود دارد. چهار قهرمان نسبتاً دوستانه وجود دارد که علاوه بر این ، به اسکیت بورد می روند (من در زندگی خود هرگز اسکیت بورد را تمرین نکرده ام ، اما مارتی مک فلای در بازگشت به آینده این کار را انجام داده است. من چیزی دیگر به افتخار شما اضافه نمی کنم). به نظر می رسد چیزی است که از یک جلسه شرکت پر از طراحان گرافیک و افرادی که کراوات دارند و کلمات بزرگ را به عنوان یک هدف ، مارک و دارایی سر و صدا می کنند ، بیرون آمد و در واقع همینطور است.

منظورم از کمیک اصلی Teenage Mutant Ninja Turtles ، کوین ایستمن و پیتر لایرد است که نمی تواند تفاوتی با مجموعه انیمیشن داشته باشد. این یک کمیک زیرزمینی سیاه و سفید ، خشن و بزرگسال است که تقریباً به طور کاملاً تصادفی متولد شده و هدف آن تقلید از روی تقلید چندین عنوان مد آن زمان است ، از دردویل گرفته تا رونین از فرانک میلر. اگر بگوییم ، ماده ای که به فاضلاب می افتد و لاک پشت ها را به انسان نمایی تبدیل می کند ، همان ماده ای است که مت مرداک را سرمایه گذاری می کند و او را به شیطان تبدیل می کند. تصادفی نیست که دشمنان نینجا لاک پشت به قبیله Foot تعلق دارند ، ادای احترام / تقلید دست.


"ما شما را مانند ... مانند ... خرد خواهیم کرد"

در عوض این حق رای دادن که شامل این کارتون است ، چند سال بعد توسط تیمی از خلاقان ایجاد شده است که مفهوم ایستمن و لایرد را شکل می دهند ، طنز و ایده های بسیاری را جدا می کنند که از برند جدا نمی شوند - مانند رنگ ماسک های چهار شخصیت اصلی و عشق به پیتزا - و آنها یک کشتی جنگی کامل را برای غرق کردن کودکان در سراسر جهان با بهمن کالاهای مقاومت ناپذیر آماده می کنند. فرمول موفقیت ، یک کایجو غیرقابل توقف با چشمانی دلاری ، که هنگام حرکت با هر قدم تیز می کند.

این لاک پشت هایی بود که من مانند بسیاری از هم سن و سال هایم شناختم و دوستشان داشتم. فیلم (اگر در اینجا فراموش کرده باشید ما اینجا هستیم تا در مورد آن صحبت کنیم) می توانست به راحتی کمترین و کمترین مخرج را هدف قرار دهد و همچنین موفقیت آمیز بود. بنابراین ، از تهیه کنندگان (برداشت طلایی ، به طور عمده) ، نویسندگان و کارگردان استیو بارون برای انتخاب بسیاری از عناصر کمیک متنفر است.


اینجا جایی است که شریدر می گوید "من پدر تو هستم" ، و قسم می خورم که تا امروز آن را گیر نیاوردم.

نتیجه ، گرچه هنوز هم عمدتا یک فیلم کودکانه است ، اما ترکیبی جالب بین کمیک ها و مجموعه انیمیشن است. از دومی او کدگذاری رنگ ماسکها را می گیرد - برای تشخیص شخصیت ها بسیار ضروری است و در واقع بیش از حد نمادین است که شامل نمی شود - طنز سبک ، پیتزا و سایر جزئیات مانند کارهای آوریل اونیل (در کمیک ها اینگونه نیست خبرنگار اما دستیار آزمایشگاه). او از اولین شماره های کمیک عناصر مختلف طرح ، عصبانیت سرکوب شده رافائل و خاستگاه Splinter (موش را در کمیک به انسان تبدیل کرد ، انسان را در کارتون تبدیل به موش کرد) کرد.

هنگامی که به لبه پا (جایی که متوجه می شویم ، یک جوان سام راکول ارائه دهنده سیگارهای منتول) می شود ، سقوط می کنیم ، جهان زیرین را کشف می کنیم که ، به دلیل اینکه اساس یک فرقه جنایتکار است ، جرات دعوت فوق العاده ای دارد. یک اسباب بازی که به زیبایی بازی های دهه 80 به روز شده است ، در عین حال جالبترین بازی ممکن ، متولد تخیلات دیوانه یک کودک 12 ساله و مکانی نابود کننده خارق العاده که می توانید سیگار بکشید و اسکیت بورد بروید روی رمپ ها ژاندر کیج کیست؟


چگونه شغل را شروع کنیم.

واضح است که بسیاری از این موارد در استودیو فیلمبرداری می شوند ، از جمله برخی از سکانس ها در پشت بام های نیویورک (که اگر اکنون فیلم را ببینید ، با وضوح بالا بسیار مشهود است). اما در اینجا چیز دیگری وجود دارد که بارون و شرکت آن را درست درک کرده اند: N

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۴۸
حسین طاهری

گزارش # 400tv تلویزیون: Top Gun (و قرار بعدی)
انشعابات | 13/03/2020 | توسط نانی کبرتی

ماموریت انجام شد (و هنوز نیم ساعت مانده بود)

من شما را شریک سفرم می کنم. دیروز من پیشنهادات فیلم درخواستی را در اینستاگرام شروع کردم و کسی در مورد خونریزی قهرمانانه هنگ کنگ س meالی از من پرسید. گذشته از آثار کلاسیک عالی ، می خواستم یک بار برای همیشه بفهمم که تعریف دقیق خونریزی قهرمانانه چیست و با جستجوی گوگل متوجه شدم که ویکی پدیا ، در لیست فیلم های متعلق به این ژانر ، Break Break را نیز شامل می شود. و در واقع این را باید گفت: در آن زمان او تنها کسی بود که در هالیوود درس جان وو و رینگو لام را آموخت ، فقط به جای تأثیر پذیری از تنظیم رقص اکشن ، از هر روشی خارج شده بود (حتی هنوز بیرون نیامده بود). سخت جوش خورده است!) و جنبه کاملاً برادری بین پلیس و جنایتکار را کاملاً پذیرفته است. بیایید جنبه عملیاتی و پویایی خاص پلیسی / جنایی را از بین ببریم: حداقل در هالیوود ، کجای تخاصم فوق العاده محرک بین رقبا بود؟ در همان سال یک فردا بهتر؟ یک سال قبل از City on Fire؟
توپ برتر
من قبلاً در مورد آن به سالها قبل گفته بودم که به حداقل رساندن.
بله ، من تأیید می کنم: آنچه بین ماوریک و آیکمن وجود دارد یک رقابت کاملاً استاندارد روی کاغذ است ، اگر به آن فکر کنید ، آنها حتی یک فیلم فرعی واقعی بین آنها ندارند ، آنها به راحتی برای روح بخشیدن به صحنه های مدرسه در غیاب تحقیق در مورد Mig یا سایر فجایع یا نمایش ها قرار داده می شوند. خنکی اما توجه نکردن غیرممکن است: تونی اسکات در کارگردانی همه چیز را خسته می کند. او باعث می شود آنها بسیار شدید عمل کنند ، آنها را نزدیک می کند ، آنها را نیمه برهنه قرار می دهد ، آنها را به طور مداوم عرق کرده ، آنها را با چراغ های گرم و براق غرق می کند (چیزهای بی اهمیت خنده دار: در سال 2004 تونی کارگردانی کوتاه با عنوان عامل نارنجی) ، مصنوعی Take My Breath Away آغاز شد - که در عوض به عنوان زنگ Pavlovian برای صحنه های مستقیم عمل می کند - هیچ کس نفس نمی کشید.
در پایان روز ، تاپ گان فیلمی است که کاملاً روی میز با استکبار سرد و مطلق ساخته شده اما در آن - بی نظیرتر از موارد نادر - تک جنبه های آن مانند شلیکی در زیر تقاطع تیر دروازه ها به تیر می خورد. با چند نسخه دیگر ، کتاب راهنمای قطعی زیبایی شناسی دهه 1980 و همچنین مکتبی که مایکل بی در آن قدرت خود را بنیان نهاد.


غروب خورشید

بقیه چطور؟ دیشب شما زیاد و دیدنی بودید.
نمی دانم چه چیز دیگری اضافه کنم به جز اینکه شما بیش از انتظارات من فراتر رفته اید و بعد از این همه مدت ، فضای تلویزیون 400 # کلاسیک را دوباره خلق کردید ، گویی هرگز متوقف نشده ایم.
من افتخار می کنم که این راه اندازی مجدد را بخشی از canon می دانم.

واضح است که ما ادامه می دهیم.
برای هفته آینده ما شما را به چیزی کمتر کلاسیک اما به همان اندازه سزاوار به چالش می کشیم.
ما به شما کمک می کنیم یک فیلم ناعادلانه دست کم گرفته شده را دوباره پیدا کنید.
بیایید آن غول ماکس فون سیدو را که تازه ما را ترک کرده در یکی از برجسته ترین نقش هایش جشن بگیریم.
ما بار دیگر ، افراط و تفریط دهه 1980 را جشن می گیریم.
ما از فیلمی که برای Taika Waititi کاری انجام داد که Top Gun برای مایکل بی انجام داد ، تجلیل می کنیم.
ما بدون هیچ شکی یکی از فیلمهای مورد علاقه من را جشن می گیریم ، تنها فیلمی که من را مجاب کرد یک ماه و نیم به یک گروه اختصاصی فیس بوک بپیوندم.
ما دوقلو سازی بین وال ورد و سیاره مونگو را جشن می گیریم.
برای نجات جهان آماده شوید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۰۱:۳۶
حسین طاهری

Police (شیفت شب): نقد و بررسی فیلم توسط آن فونتین
اولین نمایش ملی فیلم با حضور عمر سی و ویرجینی افیرا در برلین 2020 براساس رمانی به همین نام از هوگو بوریس ارائه شده است. بزودی در سینماهای ایتالیا توسط گروه فیلم لئون توزیع می شود.

پاریس یک شب طولانی برخورد با وجدان او و تصمیم گیری دشوار: در پلیس (شیفت شب) کارگردان فرانسوی آن فونتین داستان سه پلیس را به اتهام همراهی یک مهاجر از تاجیکستان به فرودگاه شارل دوگل برای به دلیل اینکه مقامات فرانسه درخواست وی برای پناهندگی سیاسی را رد کردند ، دوباره به کشور بازگردانده شوند. شیفت ظاهری ساکت و آرام شبانه برای کارگزاران اما یک مسئله اخلاقی آنها را آزمایش می کند.

پلیس (شیفت شب) - چهره انسانی پلیس
یک روز "عادی" برای پلیس های ویرجینی ، اریک و آریستید که با مشاجره برای تسکین ، شوهرهای خشن و مادران قاتل دست و پنجه نرم می کنند. آنها مشکلات روزمره خود را تحمل می کنند ، از زندگی خصوصی خود با شرکایی که به نظر نمی رسد آنها را درک نمی کنند و یا کسی که شب هنگام رسیدن به خانه منتظر آنها نیست ، ناراضی است. این کارگردان در سه فصل کوچک چشم اندازهای مختلف یک روز را نشان می دهد که ثابت می شود برای سه عامل خاص با بیان دقیق تر فاجعه هایی که آنها را آزار می دهد: حاملگی ناخواسته ، بحران وحشت و اعتیاد به الکل. هنگامی که ویرجینی خود را در کنار توهیروف ، مهاجر منتقل شده به فرودگاه ، که یک کلمه از فرانسه صحبت نمی کند و نمی فهمد و کاملاً ناامید است ، می بیند ، تصمیم می گیرد داستان خود را بیشتر بررسی کند و با خواندن پرونده خود ، خشونت ناگفته را با ترس و وحشت کشف می کند در خانه رنج برد ، و درک کرد که پس از بازگشت به تاجیکستان با مرگ حتمی روبرو خواهد شد. بنابراین یک درگیری درونی برای عامل آغاز می شود که به او اجازه نمی دهد روی گرداند و مکانیکی وظیفه خود را انجام دهد و همکاران خود را نیز به این عذاب می کشاند.

همچنین Bif & st 2020 - همدردی برای شیطان: مطالعه فیلم در پل مارچند را بخوانید
پلیس چهره ای بی سابقه از پلیس را نشان می دهد که اغلب در سینما به عنوان خشن ، بی احساس و بالاتر از قانون نشان داده می شود ، در این حالت سه قهرمان داستان دوست دارند باشند اما فقط برای نجات یک زندگی انسانی هستند. فاجعه پناهجویان به طور م byثر توسط شخصیت مهاجر نشان داده می شود (پیمان معادی ، یک جدایی) ، اگرچه برای پلیس و بیننده به زبانی نامفهوم صحبت می کند ، درام مشترک بسیاری از زندگی هایی که می شنویم را با عمق دلخراشی بیان می کند. در مورد اخبار صحبت کنید ، اغلب با بی تفاوتی. از این نظر ، این فیلم کاملاً در بحث همیشه در مورد پذیرش پناهندگان سیاسی جا می گیرد و انصاف اخراج و اینکه چند توهیرو توسط کشورهایی که باید از آنها در برابر دیکتاتوری ها و جنگ ها دفاع کنند "به مرگ محکوم می شوند" زیر سوال می رود.


پلیس (شیفت شب) - شجاعت بشریت
سفر اتومبیل در یک شب تقریباً بی پایان با معضل اخلاقی ویرجینی ، آریستید و اریک روبرو می شود: انسانیت با احساس وظیفه برخورد می کند ، وجانی که با فریاد آنها را رها می کند تا توهیروف را با ترس از دست دادن مبارزه کند همه. تنش بسیار زیاد است و همچنین شناسایی: چگونه آنها می توانند پس از گوش دادن به فریاد ناامیدانه مردی که مقصد مرگ است ، شب را با این وزن روی قلب خود بخوابند؟ این سه نفر در پشت زره محکم خود حساسیت زیادی را پنهان می کنند که عمر سای (تقریباً دوستان) ، ویرجینی افیرا و گریگوری گادبوئیس از طریق نگاههای سنجیده اما عمیقی که همه درد یک فاجعه انسانی ، آثاری از داستانهای بسیار زیاد را می خوانند ، برمی گردند.

فیلمی که وجدان را تکان می دهد ، تأمل عمیقی در مورد شجاعت سخت ترین انتخاب ها به نام انسانیت ، همبستگی و حقوق شهروندی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۹:۲۸
حسین طاهری

دوستان در تجارت: بررسی فیلم با سلما هایک
Friends in Business یک کمدی زنانه با بازی رز برن ، سالما هایک و تیفانی هدیش است

تجارت با افرادی که دوستشان دارید اساساً فکر بدی است. این باید مهمترین درسی باشد که Business Friends باید آموزش دهد. اما متأسفانه اینطور نیست.

تریلر Business Friends را مشاهده کنید
میا (تیفانی هدیش) و مل (رز بیرن) یک شرکت کوچک لوازم آرایشی تاسیس کرده اند که یک قطعه جالب از بازار را حک کرده است. این دو دوست بزرگ هستند ، اگرچه از نظر شخصیت بسیار متفاوت هستند. میا دیدگاه عملی و خلاقانه تری به زندگی و کار دارد ، در حالی که تمرکز مل بیشتر بر روی تجارت و چشم انداز موفقیت و پول است.

هنگامی که شرکت آنها در مشکلات جدی مالی قرار گیرد ، کلر لونا (سلما هایک) ، صاحب یک مارک زیبایی بزرگ که سهام شرکت آنها را به قصد حذف هرچه سریعتر آنها خریداری می کند ، به کمک آنها خواهد آمد. اختلافات بین این دو دوست به ناچار ظاهر خواهد شد و روابط حرفه ای و انسانی آنها را به خطر می اندازد. اما مطمئنا همه چیز برای بهترین نتیجه خواهد گرفت.

دوستان تجاری ، زیر آفتاب چیز جدیدی نیست


هیچ ترس از افشاگری های تکان دهنده وجود ندارد. Friends in Business یک کمدی است که با کلاسیک ترین عناصر ژانر ساخته شده است و بلاشکانه از ساختاری پیروی می کند که در سالهای اخیر بارها و بارها در سینمای زن آمریکا دیده شده است. پس هیچ چیز جدیدی در زیر آفتاب نیست. جالبتر این است که اگر چیزی وجود دارد ، آگاهی از این که چیزی در سیستم اقتصادی مدرن کار نمی کند ، تحت سلطه مدیران عامل و مارک های بی پروا که خلاقیت و نیروی کار را قربانی سهامداران می کنند ، است.
روندی که ثروت بزرگ و حتی بدبختی بیشتری ایجاد کرده است ، یک کلوسوس با خاک رس ، همانطور که بحران اقتصادی پس از کووید نشان داد که اولین عواقب آن را تجربه می کنیم و بدترین عواقب آن هنوز در انتظار نیست.

موضوع زمان بندی است


با نگاهی به گذشته ، این احتمالاً جالبترین جنبه Friends in Business است و مطلقا مورد نظر نیست. مقایسه با دنیای دور فقط چند ماه در زمان ، اما تأخیر در توزیع به دلیل تعطیلی سینماها افزایش یافته است. داستان میا و مل ، که از قبل خودش جالب نبود ، امروز تقریباً نامناسب می شود و تأملات مهمی را در آینده داستان سرایی تحمیل می کند.
آنچه قرار بود فقط یک کمدی زنانه بی خطر و نه چندان موفق باشد ، در نتیجه همان چیزی است که میگل آرتتا ، کارگردانی با شغل صادقانه ، هرگز فکرش را نمی کرد. حیف ، برای او و به ویژه برای قهرمانان داستان او. به طور خاص رز بیرن ، لیاقت این فرصت را دارد که از استعداد خود استفاده کند ، همان استعدادی که او را در همان سن جوانی برای خدایان باشکوه 67 به کوپا ولپی آورد. متأسفانه ، سینمای جریان اصلی ایالات متحده این عادت ناخوشایند را دارد که بازیگران را به نقش کبوتر تبدیل می کند ، فقط وقتی آنها دیگر پارامترهای لازم را ندارند ، آنها را کنار می گذارد.
تیفانی هدیش ، که برای بیشتر ما ناشناخته است ، همتای خوبی است ، در حالی که سلما هایک از بودن دختر بد لذت می برد و لیزا کودرو منجی ابدی.
Friends in Business یک فیلم کاملاً بی ضرر است که مطمئناً از دست نرفت و شاید در دنیای جدید استفاده خانگی می کرد. همانطور که احتمالاً در آینده نزدیک برای بسیاری از داستان ها اتفاق خواهد افتاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۹:۲۸
حسین طاهری

من فکر می کنم اینجا را به پایان برسانم: بررسی فیلم نتفلیکس چارلی کافمن
اثر جدید و زیبای چارلی کافمن ساخته نتفلیکس ، نمادی از سینمایی که باید حفظ شود ، غافلگیرکننده و عاری از کنوانسیون پانورامای امروز.


چارلی کافمن میراثی است که باید حفظ شود ، با این وجود خطر از دست دادن آن را قربانی منطق دستگاه بزرگ سینمای آمریکا کرد. اکنون دستور کار او دوباره پر از پروژه است ، از سینما گرفته تا کتاب ، و من به پایان چیزها فکر می کنم ، از 4 سپتامبر در نتفلیکس ، اثبات اهمیت داشتن او هنوز در کنار ماست.

پنج سال پس از آنومالیسای پر زرق و برق ، نبوغ عذاب آور نیویورکی با اقتباس همنام از کتاب یان رید (منتشر شده در ایتالیا توسط ریزولی) به صحنه بازگشت ، و این اولین بار از یک سری طولانی از انتخاب های بسیار الهام بخش است که انتخاب بازیگران نیز اضافه می شود (غیر از Brie Larson) ، فیلمبردار شوکاس زال (جنگ سرد) و تدوینگر رابرت فرازن ، استثنایی.

پرتویی از نور در یک سال وحشتناک برای همه ، شگفت آور ، راضی کننده و فارغ از کنوانسیون ها ، به ویژه ادیانی که جلادان سینما را در غول های جریان دار می بینند. از شرکت تولیدی دیگری غیر از نتفلیکس س Askال کنید که آیا با توجه به ناشناخته بودن محل استقرار در بازار فعلی و شرایطی که ما از آن کار کردیم ، آیا مایل بود پروژه مشابهی را انجام دهد؟ به سختی جواب مثبت خواهید یافت.

من در حال فکر کردن هستم که اینجا را تمام کنم: آمدن به خانه وحشتناک است

همانطور که در Synecdoche ، نیویورک ، ما با خونسردی ترک می کنیم. در هر دو فیلم صدای ما مورد استقبال قرار می گیرد (در اینجا بسیار مهم تر و تقریباً در سطح دزد ارکیده ها) و به استثنای برخی از نشانه های نمادین ، ​​این تصور را داریم که با یک روایت خطی روبرو هستیم یا اینکه چقدر کمتر قابل درک است

او (جسی باکلی) از چند هفته پیش دوست دختر جیک (جسی پلمونز) بوده است (6 یا 7 ، بهتر 7) ، اگرچه به نظر او خیلی بیشتر است و قصد دارد با والدینش (تونی کولت و دیوید تئولیس) ملاقات کند ) در خانه روستایی خود ، اما نمی خواهم آنجا باشم. دغدغه او در ثبت نام تمام شایستگی های جیک خود فقط با ناتوانی در متوقف کردن تکرار "من فکر می کنم اینجا را تمام می کنم" است. او از قبل می داند که رابطه آنها آینده ای ندارد ، اما احساسی را که به عنوان کنجکاوی تشخیص می دهد ، تحت تأثیر قرار می دهد. تضادهای قلب ، مانند مواردی که در وسط منظره برفی بی پایان بر سفر خود با ماشین تسلط دارند. جنگی سرد بین عاشقان ، در هاله ای منفعل / پرخاشگرانه که به زبان کافمانیانی (وحشتناک ، متاسفم) به مسابقه نقل قول ها و آشنایان متقابل در میان شعرهای طولانی و گفتگوی گفتگوی روابط و زندگی تبدیل می شود.

ما در زمینه کمدی دراماتیک هستیم ، حتی اگر اشاره ای به تنش داشته باشد ، بیش از هر چیز توسط شکل جیک. پسری که احساس نامرئی شدن می کند ، اما متوجه همه دیگران می شود ، که عاشق موسیقی هستند ، اما فقط جنبه تاریک را به یاد می آورد ، که می خواهد ایده کودک دوست داشتنی را ارائه دهد و با این حال هرگز کاملاً متقاعد نشده است ، آنچه او فکر می کند را بشنوید ، اما نه کاملا.

سپس به خانه می آییم. خانه ای زیر آن سوراخ ، زیرزمین ناتمام با خراش های وحشیانه در. تئاتر تهدیدآمیز و هولناک ، تاریک و غم انگیز ، جایی که گوسفندان منجمد می شوند و خوک ها پر از کرم است. او می گوید که او محل زندگی خود را به او یادآوری می کند ، شاید به این دلیل که ویژگی های آن را به نوعی فرض می کند یا به نظر می رسد او حداقل در ابتدا ، تصمیم می گیرد که آنچه را که می بیند ، از سگ گرفته تا والدینش ، چگونه در نقاشی های خود انجام می دهد. جیک این را دوست ندارد. پدر و مادرش دعوا می کنند و او راحت نیست. بنابراین او واکنش نشان می دهد ، گویی جنگ هنوز ادامه دارد ، اما در سطحی متفاوت از سطح کلامی حرکت می کند و مفهوم های رویایی به خود می گیرد. آنهایی از بعد که دوره جدید سفر جوانان در آنها اتفاق می افتد.

در اینجا فیلم کم کم ماهیت متفاوتی را آشکار می کند و فضایی را برای بیننده در کنار شخصیت های اصلی خود ایجاد می کند ، وی را به نشستن دعوت می کند یا پیشنهاد می کند شخص دیگری وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال ، آن نگهبان قدیمی که گاهی اوقات می بینیم روی صفحه ظاهر می شود کیست؟

شما نمی توانید یک فکر جعلی کنید
شعرهای چارلی کافمن حول وسواس او می چرخد. اساساً ، مرگ ، یا بهتر بگوییم فکر پایان ، "انسان تنها حیوانی است که از مرگ خود آگاه است" به ما می گوید "به همین دلیل امید را ابداع کرد" ، و ابراز تاسف می کند ، "اگر چگونه پیش می رفت؟" تم شاهزاده از اگر شما مرا ترک کنید من شما را پاک می کنم. کارکردی که رسانه سینمایی برای او بر عهده دارد در خدمت این تحقیقات روانشناختی است ، که لجام گسیخته ترین سورئالیسم بصری آن نه تنها به ابرخوشگی اضافه می شود

 

یا دیالوگ ها ، بلکه استدلال های ذهنی شخصیت های او نیز هست.

من در حال فکر کردن در اینجا هستم ، زیرا بلافاصله مشخص می شود که چگونه افکار (اما افکار چه کسی؟) به آنچه شاهد آن هستیم ، شکل می بخشند ، بنابراین اهمیت بسیار بیشتری نسبت به کلمات یا اعمال خودشان. او ، لی بی نام و نام خانوادگی از بسیاری جهات ، زیبا و بسیار خوب ، نقطه اتکا و چشم انداز داستان است ، اما او مانند ما است. در طولانی مدت ، قربانی سردرگمی اما هرگز بیش از حد ترسیده از جانشینی هرمتی وقایع ناراحت کننده و ناراحت کننده که او را با وجود خودش درگیر می کند. به نظر می رسد که گاهی اوقات ، زندانی ذهن دیگران ، تقریباً ناپدید می شود ، اما همیشه هدف تمایل و بردار کاوش در هزاران زندگی است که فقط توسط افکار سرکش وی زیر سوال می رود.

صفات ماورا طبیعی و بسیار تاریک تر از قوانین معمول کافمن هوای جنگلی از حافظه Lynchian را پر می کند چنان پر از نمادین که این کار را غیرممکن می کند زیرا مسیری گمراه کننده است که شامل یک برچیدن از هر یک از آنها است ، همانطور که در عملکرد آنها است. جمعی که در مفهوم داستان وزن واقعی به خود می گیرند و به بخشی از رجیستری تبدیل می شوند که با آن روایت می شود.

 

در فکر این هستم که اینجا را به پایان برسانم ، زمان گسترش می یابد (فیلم 144 دقیقه طول می کشد که 200 دقیقه به نظر می رسد) از لحظه رسیدن به خانه ، بیننده را خیره می کند ، جریانات هوشیاری هرچه بیشتر عجیب ، هذیان و پیشنهاد می شوند (صحنه ای که در آن عملا بازبینی یک همسر توسط جان کاساوتس ساخته شده است) ، قالب 4: 3 بیشتر و بیشتر تحت فشار قرار می گیرد ، تقریباً همزمان با انفجار عصبی Plemons ، فوق العاده در این فیلم بیش از هر فیلم دیگر در کارهای او تفریق در تفسیر نقش.

تمام قطعاتی که ما را برای شفاف سازی نهایی برای کسانی که می خواهند ببینند ، متفاوت از آنچه در کتاب وجود دارد و استثنایی ، به معنای ریشه شناسی این اصطلاح ، در صورت مقایسه با آنچه اکنون در سالن ها و خانه های ما مشاهده می شود ، همراهی می کنند. حتی عجیب تر ، حتی سورئال تر و حتی جسورتر از تمرین های قبلی کافمن و با اشاره ای هوشمندانه به یک کلاسیک سینمای آمریکا.

جهانی بودن در ویژگی
با تصور زندگی که هرگز نگذرانده ایم ، ناگهان از آزادی برخوردار می شویم که دستیابی به آن به هیچ وجه غیرممکن است. بنابراین ما هرگز قادر به فرمان دادن به آن نخواهیم بود یا آن را در یک جهت خاص مهار می کنیم بدون اینکه فکر کنیم به عقب برگردیم. اتفاقاً یک نکته ثابت داریم که مسلم است ، اما هرگز طولی نخواهد کشید که در جهت وسوسه بهبود آن برای ارضای خواسته های خود تسلیم می شویم یا به عبارت قابل فهم تر ، برای زنده ماندن بیشتر آن را اصلاح می کنیم. یک جایگزین تا حد امکان نزدیک ایجاد کنید تا خیال پردازی درمورد خود را به راحتی قبول کنیم.

وقتی به گذشته نگاه می کنیم ، آسان است تصور کنیم که پشیمانی های ما با دیگران متفاوت است. برای شنیدن ما هیچ کس نمی تواند ما را درک کند ، هیچ کس نمی تواند دردی مشترک با ما داشته باشد ، اما در واقع منطقی که ما را در دنیای داخلی ما به حرکت در می آورد از قوانینی پیروی می کند که معمولاً برای همه معمول است.

چارلی کافمن ، به عنوان یک نویسنده ، آرزو دارد که از سینما استفاده کند تا ما را درک کند یا حداقل دیگر تنها نباشیم. راهی برای جلوگیری از گم شدن در میان جمعیت یا جدا شدن از بقیه اعضای گروه. شر این که یک فرد خارجی باشد ، اگر بیش از حد رشد کند ، غیرقابل درمان است. من در حال فکر کردن به پایان دادن آن هستم. او در این مورد بسیار دقیق است ، و دستورالعمل او ، مانند بسیاری از مفاهیم تمثیل ها و نمادهای او ، در چشم پنهان است.

راز هنر این است که بیننده را متقاعد کند که چیزی مخصوص او نوشته شده است ، حتی اگر در واقعیت اینگونه نباشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۷:۲۹
حسین طاهری